جدول جو
جدول جو

معنی قاص مدنی - جستجوی لغت در جدول جو

قاص مدنی
(قاص ص)
مدنی محمد بن قیس. قاص (داستانسرای) عمر بن عبدالعزیز است. وی در مدینه داستانسرائی میکرد. از ابوهریره و جابر به طرز مرسل و ابوسلمه بن عبدالرحمن و ابوصرمه و عمر بن عبدالعزیز روایت کند، و از وی سلیمان نمی و لیث بن سعد و محمد بن اسحاق بن یسار و حرب بن قیس و عبدالعزیز بن عباس و ابومشعر جنج و عمر بن عبدالرحمن بن محصن و موسی بن عبیده روایت دارند. (الانساب سمعانی)
مدنی. یعقوب بن مجاهد مدنی محرومی، مکنی به ابویوسف و ملقب به ابوحرزه. وی از عباده بن ولید و محمد بن کعب و قاسم بن محمد روایت کند و حاتم بن اسماعیل و یحیی بن ایوب ویحیی بن سعید از او روایت دارند. (الانساب سمعانی)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(قِ مَ دَ)
نوعی از طاق عمارت:
نکنی گر سفر مکه ویثرب چه غم است
طاق درگاه ضرور است که باشد مدنی.
واعظ قزوینی (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
یزید بن قعقاع مدنی، مکنی به ابوجعفر و معروف به مدنی اول و آزاد کردۀ ام سلمه زوجه حضرت رسول
یا عبداﷲ بن عیاش مخزومی بوده و اصول قرائت خود را به واسطۀ عبداﷲ بن عیاش و عبداﷲ بن عباس و عبداﷲ بن علی و ابوهریره از پیغمبر روایت کند و نافعبن عبدالرحمن و سلیمان بن مسلم و عیسی بن وردان راویان قرائت او هستند، وی به سال 128 یا 130 یا 132 یا 133 هجری قمری در مدینه وفات یافت، و گفته اند که او در زمان حکومت مروان وفات یافت، رجوع به سمعانی و ابن خلکان ج 2 ص 413 و روضات ص 263 و ریحانه الادب ج 3 ص 285 و ابوجعفر مدنی شود
لغت نامه دهخدا
یکی از عالمان و فقیهان مدینه در زمان عمر بن عبدالعزیز است. عمر وی را با نه تن دیگر از فقیهان مدینه خواست و به آنان گفت شما را برای آن دعوت کردم که طرفدار حق و عدالت باشید. اگر کسی را دیدید که بیدادگری میکند و یا یکی از فرمانداران من راه ظلم و تبهکاری پیش گرفته اند باید مرا آگاه سازیدو سپس متفرق شدند. (سیرۀ عمر بن عبد العزیز ص 32)
لغت نامه دهخدا